خلاصه زندگی (خواستگاری ،ازدواج،مهریه و.. ) حضرت فاطمه علیها السلام

خلوت

0خلوت.ارحمی .خواجه

خدایا، مرا در اصلاح نفسِ خویش به کاری فرمان داده‌ای که خود در انجام دادن آن از من تواناتری، و قدرت تو بر آن کار و بر من، از قدرت من افزون‌تر است. پس مرا چنان نیرویی ده که با آن به کاری مشغول شوم که تو را از من خشنود می‌سازد، و خشنودی خود را در حال تن درستی [نه در گرفتاری و سختی] از من بخواه. امام سجاد علیه السلام ************************************ کپی از این وبلاگ مجاز است به شرط سه صلوات برا آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در حسرت موجم باران کفافم نیست *********************************** به وبلاگ خود خوش آمدید

:: دخترانه
:: فروشگاه ایران زمین 93
:: خاطرات دنیای مجازی
:: فروشگاه ساعت مچی
:: صدا باز
:: آخرین منجی...آخرین یار
:: هیئت عزاداران
:: زلال مثل اشک
:: عاشقانه الهام
:: همیشه در نقطه آغاز
ادکلن زنانه">:: ادکلن زنانه
:: گروه ساختمانی دارکوب
:: طوفان آرامش
:: جی پی اس موتور
:: جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خلوت و آدرس adytum.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 268
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 273
بازدید ماه : 611
بازدید کل : 45143
تعداد مطالب : 282
تعداد نظرات : 39
تعداد آنلاین : 1






خلاصه زندگی (خواستگاری ،ازدواج،مهریه و.. ) حضرت فاطمه علیها السلام

كمالات فوق العاده فاطمه عليها السلام از يكسو، و انتسابش به شخص پيامبر از سوى ديگر، و شرافت خانوادگى او نيز از ديگر سوى; سبب شد كه مردان زيادى از بزرگان ياران پيامبر صلى الله عليه وآله به خواستگارى او بيايند، اما همه جواب رد شنيدند. و جالب اين كه غالباً پيامبر در پاسخ آنها مى فرمود:اَمرُها الى ربها . كار فاطمه به دست پروردگار فاطمه است! از همه عجيب تر خواستگارى عبدالرحمن بن عوف همان مرد ثروتمندى بود، كه مطابق راه و رسم جاهليت، به همه چيز از دريچه مادى مى نگريست، و مهريه سنگين را دليل بر شخصيت زن و موقعيت ممتاز شوهر مى پنداشت.او به خدمت پيامبر صلى الله عليه وآله آمد و عرض كرد:اگر فاطمه را به همسرى من درآورى يكصد شتر كه بار همه آنها پارچه هاى گرانقيمت مصرى باشد به اضافه ده هزار دينار طلا مهريه او مى كنم پيامبر صلى الله عليه وآله از اين خواستگارى زشت و بى معنا چنان خشمگين شد تو گمان كردى من » : كه مشتى سنگريزه برداشت و به طرف عبدالرحمن پاشيد و گفت" بنده پول و ثروتم كه با پول و ثروت مى خواهى بر من فخر بفروشى آرى، بايد در خواستگارى فاطمه الگوهاى اسلامى مشخص شود، سنّت هاى جاهليت پايمال گردد، و معيارهاى ارزش اسلامى معلوم شود. مردم مدينه در اين گفتگوها بودند ناگهان اين صدا در همه جا پيچيد كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى خواهد تنها دخترش را به همسرى على بن ابى طالب عليه السلام  درآورد.على بن ابى طالب دستش از مال و ثروت دنيا كوتاه بود و از معيارهاى عصرجاهلى چيزى نداشت، اما وجودش از فرق تا قدم مملو از ايمان و ارزش هاى اصيلاسلامى بود.هنگامى كه تحقيق كردند، معلوم شد رهنمون پيامبر)صلى الله عليه وآله( در اين ازدواج مبارك تاريخى، وحى آسمانى بوده است، زيرا خودش فرمود:فرشته اى از سوى خدا آمد و به من گفت: خداوند بر تو سلام مى فرستد و مى گويد من دخترت فاطمه را در آسمان ها به همسرى على بن ابى طالب درآوردم، تو نيز در زمين او را به ازدواج على درآور.

 هنگامى كه اميرمؤمنان على عليه السلام به خواستگارى فاطمه عليها السلام آمد، چهره مباركش از شرم گلگون شده بود.پيامبرصلى الله عليه وآله با مشاهده او شاد و خندان فرمود: براى چه نزد من آمدى؟

ولى اميرمؤمنان على عليه السلام به خاطر ابهت پيامبر صلى الله عليه وآله نتوانست خواسته خود را مطرح كند، و لذا سكوت كرد. پيامبر صلى الله عليه وآله كه از درون اميرمؤمنان على عليه السلام با خبر بود، چنين فرمود: شايد به خواستگارى فاطمه آمدى؟ عرض كرد: آرى، براى همين منظور آمدم. پيامبر فرمود: اى على! قبل از تو مردان ديگرى نيز به خواستگارى فاطمه آمدند، هر گاه من با خود فاطمه اين مطلب را در ميان مى نهادم روى موافق نشان نمى داد، واكنون بگذار تا اين سخن را نيز با خود او در ميان نهم. درست است كه اين ازدواج آسمانى است و بايد بشود، اما شخصيت فاطمه عليها السلام خصوصاً، و احترام و آزادى زنان در انتخاب همسر عموماً ايجاب مى كند كه پيامبر صلى الله عليه وآله بدون مشورت با فاطمه عليها السلام اقدام به اين كار نكند. هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه وآله فضايل اميرمؤمنان على عليه السلام را براى دخترش بازگو كرد و فرمود:من مى خواهم تو را به همسرى بهترين خلق خدا در آورم، نظر تو چيست؟ پيامبر صلى الله عليه وآله سر برداشت و اين جمله تاريخى را كه سندى است براى فقها در مورد ازدواج دختران باكره، بيان فرمود: خداوند بزرگ است! سكوت او دليل بر اقرار اوست.و در پى اين ماجرا عقد ازدواج بوسيله پيامبر صلى الله عليه وآله بسته شد

مهر فاطمه

 اكنون ببينيم مهريه فاطمه چه بود؟ بدون شك ازدواج بهترين مردان جهان با سیده زنان عالم دختر پيامبر بزرگ اسلام بايد از هر نظر الگو باشد، الگويى براى همه قرون و اعصار، لذا پيامبر(صلى الله عليه وآله رو به اميرمؤمنان على عليه السلام كرد و فرمود: چيزى دارى كه مهريه همسرت قرار دهى؟ عرض كرد: پدر و مادرم به فدايت، تو از زندگى من به خوبى آگاهى كه جز شمشير و زره و شتر چيز ديگرى ندارم. پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: درست است، شمشيرت به هنگام كارزار با دشمنان اسلام مورد نياز است; و با شتر نيز بايد نخلستان را آب دهى، و در مسافرت ها از آن استفاده كنى ; بنابراين تنها زره را مى توانى مهريه همسرت بنمايى، و من دخترم فاطمه را در برابر همين زره به عقد تو درآوردم. شايد بيشترين قيمتى كه در تواريخ درباره اين زره نوشته شده، پانصد درهم است اين از يك سو اما از سوى ديگر در حديثى مى خوانيم كه : فاطمه عليها السلام از پدرش خواست مهر او را شفاعت گنهكاران امت در قيامت قرار دهد، اين درخواست قبول شد و جبرئيل فرمان آن را از آسمان بر پيامبر صلى الله عليه وآله نازل كرد. آرى اين گونه بايد ارزش هاى غلط درهم بشكند، و ارزش هاى اصيل جانشين آن گردد، و اين گونه است راه و رسم مردان و زنان با ايمان، و اين چنين است برنامه زندگى رهبران راستين بندگان خدا.  

.......................................

 اگر تعجب نكنيد پيامبر صلى الله عليه وآله دستور داده زره اميرمؤمنان على عليه السلام بفروشند و پولش را كه حدود پانصد در هم بود نزد او آورند. پيامبر آن را سه قسمت كرد: قسمتى را به بلال داد تا از آن عطرى خوشبو تهيه كند و دو قسمت ديگر را براى تهيه وسائل زندگى و لباس تعيين فرمود. پيداست وسايلى كه با اين پول ناچيز مى توان خريد چقدر ساده و ارزان قيمت بايد باشد! در تواريخ آمده است كه هجده قلم جهيزيه با آن پول تهيه شد كه قلم هاى مهم آن چنين بود: يك عدد روسرى بزرگ به چهار درهم، يك قواره پيراهن به هفت درهم، يك پرده پشمى، يك قطعه حصير، يك عدد دستاس (آسياب كوچك دستى)، يك مشك چرمى، يك طشت مسى، يك ظرف بزرگ براى دوشيدن شير، يك سبوى گلى سبز رنگ... و مانند اينها. آرى چنين بود جهيزيه بانوى زنان جهان.

.................................

ام ايمن و ام سلمه دو زن با شخصيت در اسلام بودند و علاقه بسيارى به بانوى بزرگ فاطمه زهرا(عليها السلام)داشتند خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمدند و چنين گفتند : اى پيامبر گرامى خدا! راستى اگر خديجه زنده بود با تشكيل مراسم جشن عروسى فاطمه چشمانش روشن مى شد، چنين نيست؟ رسول خدا صلى الله عليه وآله از شنيدن نام آن بانوى فداكار، اشك در چشمانش حلقه زد، و به ياد آن همه مهربانى ها و ايثارگرى هاى خديجه افتاد و فرمود: كجا مانند خديجه زنى پيدا مى شود؟ آن روز كه همه مردم مرا تكذيب كردند، او مرا تصديق نمود و تمام ثروت و زندگى خود را براى نشر آيين خداوند در اختيار من گذارد. او همان بانويى بود كه خداوند به من دستور داد به او مژده دهم كه قصرى از زمرّد در بهشت برين به او عنايت خواهد فرمود. ام سلمه هنگامى كه اين سخن را شنيد و انقلاب و سوز درونى پيامبر صلى الله عليه وآله را مشاهده كرد، عرض نمود: اى رسول خدا! پدر و مادرم فدايت باد، شما هر قدر درباره خديجه بگويى عين حقيقت است، ولى به هر حال او دعوت الهى را لبيك گفته و به جوار رحمت حق شتافته، اميد است خداوند او را در بهترين جاى بهشت جاى دهد، ولى مطلبى را كه به خاطر آن به محضر مباركت آمدم چيز ديگرى بود و آن اين كه برادر و پسر عمويت على دوست دارد اجازه دهيد همسرش فاطمه را به خانه خود ببرد، و از اين راه به زندگى خويش سر و سامانى بخشد. پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: چرا على شخصاً اين پيشنهاد را با من در ميان نگذاشت؟ اميرمؤمنان على عليه السلام آمد و در مقابل پيامبر صلى الله عليه وآله نشست، اما سر خود را از شرم به زير افكنده بود. پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: آيا ميل دارى همسرت را به خانه ببرى؟ اميرمؤمنان على عليه السلام در حالى كه سرش را به زير انداخته بود، عرض كرد: آرى، پدر و مادرم به قربانت باد. جالب اين كه برخلاف آنچه در ميان مردم تجمل پرست معمول است كه از ماه ها قبل دست به كار اين برنامه ها مى شوند، پيامبر صلى الله عليه وآله با خوشحالى فرمود: همين امشب يا فردا شب ترتيب كار را خواهم داد. و همانجا دستور فراهم ساختن مقدمات جشن بسيار ساده اى كه مملو از روحانيت و معنويت بود را صادر فرمود. اين جشن ملكوتى و مراسم مربوط به آن، آن قدر بى تكلف و ساده برگزار شد كه شنيدنش امروز براى ما تعجب آور است. اميرمؤمنان على عليه السلام مى گويد: مقدارى از پول همان زرهى را كه قبلا فروخته بودم پيامبر صلى الله عليه وآله نزد ام سلمه به امانت گذارده بود، و به هنگام مراسم زفاف ده درهم از آن را از وى گرفت، و به من داد و فرمود: مقدارى روغن و خرما و كشك با اين پول خريدارى كن. من اين كار را انجام دادم، سپس پيامبر صلى الله عليه وآله شخصاً آستين را بالا زد و سفره تميزى طلبيد و آنها را با هم با دست خود مخلوط كرد و غذايى تهيه نمود و با همان غذا از مردم پذيرايى به عمل آورد. اميرمؤمنان على عليه السلام شخصاً مأمور شد به مسجد بيايد و اصحاب رادعوت نماید: شما را به ميهمانى عروسى فاطمه دعوت مى كنم. حضرت مى گويد: مردم دسته دسته به راه افتادند و من از كثرت جمعيت و كمى غذا شرمنده شدم، همين كه پيامبر صلى الله عليه وآله از ماجرا آگاه شد به من فرمود: غصه مخور، من دعا مى كنم تا خداوند غذا را بركت دهد; و چنين شد همگى از آن غذاى كم خوردند و سير شدند.

جالب اين كه در پايان مراسم، به هنگامى كه مردم به خانه هاى خود بازگشتند و خانه خلوت شد پيامبر(صلى الله عليه وآله فاطمه عليها السلام را در سمت چپ و اميرمؤمنان على عليه السلام را در سمت راست خود نشانيد و از آبى كه با دهانش تبرك كرده بود كمى بر بدن زهرا عليها السلام و كمى بر بدن اميرمؤمنان على عليه السلام پاشيد و درباره آنها دعا كرد و گفت: خداوندا! اينها از منند و من از آنها هستم، بارالها! همان طور كه هر گونه رجس و پليدى را از من دور كرده اى از آنها نيز دور كن و آنها را پاكيزه فرما. سپس فرمود: برخيزيد و به خانه خود رويد، خداوند بر شما هر دو مبارك گرداند.

..................................

بعد از وفات حضرت پیامبر صلى الله عليه وآله ام سلمه مى گويد: هنگامى كه بعد از وفات پيامبر صلى الله عليه وآله به ديدن بانوى اسلام فاطمه عليها السلام رفتم و جوياى حال او شدم، در پاسخ اين جمله هاى پر معنا را بيان كرد: از حالم چه مى پرسى اى ام سلمه، من در ميان اندوه و رنج بسيار بسر مى برم، از يكسو پدرم پيامبر صلى الله عليه وآله را از دست داده ام، و از سوى ديگر باچشم خود مى بينم كه] به جانشينش [على بن ابى طالب ستم شده است، بخدا سوگند كه پرده حرمتش را دريدند...، ولى من مى دانم اينها كينه هاى بدر، و انتقام هاى اُحد است، كه در قلوب منافقان پنهان و پوشيده بود.

منبع: زهرا سلام الله علیها برترين بانوي جهان



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: برچسب‌ها: خلاصه زندگی (خواستگاری ،ازدواج،مهریه و, , ) حضرت فاطمه علیها السلام,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در یک شنبه 29 تير 1393

مطالب پیشین
:: تجربه
:: کسی رو که دوست داری
:: چرا صبر خوب؟
:: باز تعریف بی حجابی
:: شفا
:: اگر می خواهید خوشبخت باشید
:: اتفاق
:: اندازه فهم کودک
:: حال
:: ارزش دروغ
:: فرزند سالاری
:: سوالات رایج در زمینه ی ترشحات و عفونت واژن در خانم ها
:: از مرگ می ترسند
:: محبت کامل آری...اعتماد مطلق نه
:: فقط زندگی کن و لذت ببر
:: چرا نباید برای دیدن بقیة‌الله(عج) اصرار کرد
:: اعتقاد من و نه هراس من، کار خودش را کرده است
:: اگر بگویید که خراب خواهد کرد، به احتمال زیاد خراب می کند.
:: یا فارسَ الحجاز أدرکنی، یا اباصالح المهدی أدرکنی،یا اباالقاسم أدرکنی و لا تَدَعْنی،فَانّی عاجزٌ ذلیل
:: از خودتان مراقبت کنید .
:: طبیعت غذاها و عملکرد جنسی انسان
:: خوشبختی ات را به فردا موکول نکن
:: پر انرژی باشید
:: منصفانه ترین پاداش
:: معجزه اتفاق می افتد...
:: onhdh..
:: بعد از چندسال ،مهم‌ترین مشکل زوج‌ها؛ عدم کشش جنسی است
:: عوامل موثر افزایش طلاق
:: علتهای بنیادی ازدواج کدامند؟ و علت سرخوردگی از ازدواج کدام است؟
:: فقط بخواه...
:: سن عشق...
:: ای دیوانه لیلایت منم
:: خدا کجاست؟...
:: ما صاحب خانه خوبی داریم
:: چرا از نظر آقایان، خانم ها بدون آرایش زیباترند؟!
:: در جستجوی خدا
:: پاکدامنی
:: بازی
:: خودت رو از من نگیر
:: آمار تکان دهنده
:: من دخیل دل خود را به تو طوری بستم
:: شنونده فعال
:: صبر کن؛
:: بچه
:: غم
:: چه همسر شما یک قهرمان پینگ پنگ باشد و چه یک دستفروش ساده ، او به شما نیاز دارد
:: کی حقوق کودکانمان زیر پا گذاشته می شود؟!
:: خداوند زیبا است ، و زیبائى را دوست دارد! و همچنین دوست دارد آثار نعمت را بر بنده خود ببیند.
:: زندگی


Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by adytum