خلوت

0خلوت.ارحمی .خواجه

خدایا، مرا در اصلاح نفسِ خویش به کاری فرمان داده‌ای که خود در انجام دادن آن از من تواناتری، و قدرت تو بر آن کار و بر من، از قدرت من افزون‌تر است. پس مرا چنان نیرویی ده که با آن به کاری مشغول شوم که تو را از من خشنود می‌سازد، و خشنودی خود را در حال تن درستی [نه در گرفتاری و سختی] از من بخواه. امام سجاد علیه السلام ************************************ کپی از این وبلاگ مجاز است به شرط سه صلوات برا آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در حسرت موجم باران کفافم نیست *********************************** به وبلاگ خود خوش آمدید

:: دخترانه
:: فروشگاه ایران زمین 93
:: خاطرات دنیای مجازی
:: فروشگاه ساعت مچی
:: صدا باز
:: آخرین منجی...آخرین یار
:: هیئت عزاداران
:: زلال مثل اشک
:: عاشقانه الهام
:: همیشه در نقطه آغاز
ادکلن زنانه">:: ادکلن زنانه
:: گروه ساختمانی دارکوب
:: طوفان آرامش
:: جی پی اس موتور
:: جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خلوت و آدرس adytum.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 261
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 266
بازدید ماه : 604
بازدید کل : 45136
تعداد مطالب : 282
تعداد نظرات : 39
تعداد آنلاین : 1






پناه بی پناهان

قال الباقر(علیه السلام):اَلمَهدِیُّ اَو سَعُكُم كَهَفاً وَ اَكثَرُكُم عِلماً وَ اَو سَعُكُم رَحماً.

(اثبات الهداة، ج7، ص 75)

 

پناه دهی مهدی (عج الله تعالی فرجه شریف ) نسبت به مردم از همه شما بیشتر، علمش از همه شما افزون تر و لطفش از همه فراگیرتر است.

--------------------------------------------------------------

یا مهدی عج الله تعالی فرجه شریف؛ پناهمان باش

در این زمانه ی بی پناهی ها !



:: برچسب‌ها: امام زمان ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در یک شنبه 10 فروردين 1393

تصویر کثیفی که پسر هوسران را به خود آورد

هرکس به دنبال ناموس مردم رود،شیطان افرادی را برای ناموس او خواهد فرستاد.اتفاق زیر را بخوانید

با چند دختر جوان رابطه خیابانی داشتم و آنها را با وعده های دروغین خام كرده بودم. من همیشه نصیحت های مادرم را به مسخره می گرفتم و می گفتم مرا به حال خود بگذارید تا روزهای خوش جوانی ام را سپری كنم و ...! اما راست می گویند كه دست روی دست بسیار است چون با موضوعی روبه رو شدم كه فهمیدم پاكی و عفت بهترین و گران بهاترین گوهر وجود آدمی است.


به نوشته روزنامه خراسان، پسر جوان در دایره اجتماعی كلانتری جهاد مشهد گفت: سرتان را به درد نیاورم من و ۲تن از دوستانم با پول تو جیبی كه در اختیار داشتیم هر روز در خیابان ها به دنبال دختران و زنان بزك كرده ای راه می افتادیم كه درصدد بودند جیب هایمان را خالی كنند.

حدود ۲هفته قبل، یكی از دوستانم با آب و تاب برایم تعریف كرد كه با دختری باكلاس آشنا شده است و ارتباط زیادی باهم دارند. دوستم با این حرف ها مرا نیز وسوسه كرد تا از آن دختر خانم سوءاستفاده كنم. او یك روز با آن دختر قرار گذاشت و مرا نیز در ویلای پدرش مخفی كرد طبق نقشه ای كه در سر داشتیم قرار بود وقتی آن دختر جوان به داخل باغ آمد من نیز ...!

پسر جوان نفس عمیقی كشید و با حالتی تاسف بار افزود: داخل باغ منتظر دختر خانم بودیم كه دوستم گوشی تلفن همراه خود را روشن كرد و گفت: از ارتباط خود با آن دختر فیلمبرداری كرده است. در این لحظه با لبخندی گوشی را از دست او قاپیدم تا آن تصویر كثیف را ببینم اما وقتی دقیق نگاه كردم متوجه شدم آن دختر جوان خواهر خودم است كه ...! كنترل خودم را از دست دادم و بدون آن كه چیزی بگویم با دوستم درگیر شدم.

من او را حسابی كتك زدم. دوستم نیز مقاومت می كرد و با میله ای كه در دست داشت آن چنان ضربه ای به بدنم زد كه استخوان دستم خرد شد و دچار مشكل جدی شدم. الان دست راستم از كار افتاده است و حس و حركتی ندارد.

پسر جوان قطرات اشك را از روی صورتش پاك كرد و گفت: حالا می فهمم دخترانی كه طعمه هوس های شیطانی من شده اند خانواده دارند و بی احترامی به ناموس مردم یعنی زیرپا گذاشتن ناموس خود آدم! من از تمام جوان ها خواهش می كنم غیرت داشته باشند و ایام جوانی خود را با گناه و معصیت آلوده و سیاه نكنند.

 منبع خبر : کارمند نیوز



:: برچسب‌ها: تصویر, هوسرانی , سو ء استفاده جنسی, ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 9 فروردين 1393

نهایت اوج محبت

وصیت نامه  شهید محمدرضا تورجی:

 

 نهایت اوج محبت فانی شدن در معشوق است.

 ومن فانی فی الله هستم.

همه بایدبرویم که انا لله و انا الیه راجعون.

فقط نحوه رفتن مهم است. وبا چه توشه ای رفتن.



:: برچسب‌ها: اوج محبت, شهادت, ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 9 فروردين 1393

برای حزن ما محزون باش.فراق یار.

 

حضرت علی علیه السلام در لحظه فراق ، فرمودند:

 

ای دختر محمد صلی الله علیه و آله به چه کسی خود را تسلیت بدهم تا زنده بودی مصیبتم را به تو تسلیت می دادم 

 

اکنون بعد از تو چگونه آرام گیرم؟"

.................................

امام سجاد علیه السلام : مبغوض ترین انسان در پیشگاه خدا،کسی است که در سنت ، امام را مقتدای خود سازد

ولی از شیوه ی رفتار امام پیروی نکند.

...تنها نباید به تجدید سنت سوگواری برای امامان علیه السلام اکتفا کرد،

بلکه باید رفتار و بینش سیاسی و مبارزاتی آنها را نیز سرمشق خود ساخت.

......................................

امام رضا علیه السلام فرمودند:

ای پسر شبیب ! اگر خوش داری تا با ما در درجات عالی بهشت باشی ،برای حزن ما محزون باش، و برای شادی ما شاد باش،

و بر تو باد به دوستی و ولایت ما،چرا که هرگاه شخصی سنگی را دوست بدارد ، خدا او را با آن محشور گرداند

منبع : سوگنامه ی آل محمد صلی الله علیه و آله



:: برچسب‌ها: شهادت, حضرت فاطمه علیها السلام, ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 9 فروردين 1393

اما رهایم نکن

 

 

خطا از من است ، می دانم …

 

 

 

از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نعبد “

 

 

 

اما به دیگران هم دلسپرده ام

 

 

 

از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین “

 

 

 

اما به دیگران هم تکیه کرده ام

 

 

 

اما رهایم نکن

 

 

 

بیش از همیشه دلتنگم

 

 

 

به اندازه ی تمام روزهای نبودنم …

 

 

 

خدایا ؛؛ رهایم نکن .....

 

http://www.porsal.loxblog.com

 

 

 



:: برچسب‌ها: رهایم نکن,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در پنج شنبه 7 فروردين 1393

مهم‌ترين رابطه‌اى که در زندگى مى‌توانيد داشته باشيد،

یکروز وقتى کارمندان به اداره رسيدند، اطلاعيه بزرگى را در تابلوى اعلانات ديدند که روى آن نوشته شده بود: «ديروز فردى که مانع پيشرفت شما در اين اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشييع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار مى‌شود دعوت مى‌کنيم.»
در ابتدا، همه از دريافت خبر مرگ يکى از همکارانشان ناراحت مى‌شدند امّا پس از مدتى، کنجکاو مى‌شدند که بدانند کسى که مانع پيشرفت آن‌ها در اداره مى‌شده که بوده است.
اين کنجکاوى، تقريباً تمام کارمندان را ساعت١٠ به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعيت زياد مى‌شد هيجان هم بالا مى‌رفت. همه پيش خود فکر مى‌کردند: «اين فرد چه کسى بود که مانع پيشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد!»
کارمندان در صفى قرار گرفتند و يکى يکى نزديک تابوت مى‌رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى‌کردند ناگهان خشکشان مى‌زد و زبانشان بند مى‌آمد.
آينه‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مى‌کرد، تصوير خود را مى‌ديد. نوشته‌اى نيز بدين مضمون در کنار آينه بود:
«تنها يک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نيست جزء خود شما. شما تنها کسى هستيد که مى‌توانيد زندگى‌تان را متحوّل کنيد. شما تنها کسى هستيد که مى‌توانيد بر روى شادى‌ها، تصورات و موفقيت‌هايتان اثر گذار باشيد. شما تنها کسى هستيد که مى‌توانيد به خودتان کمک کنيد.
زندگى شما وقتى که رئيستان، دوستانتان، والدين‌تان، شريک زندگى‌تان يا محل کارتان تغيير مى‌کند، دستخوش تغيير نمى‌شود. زندگى شما تنها فقط وقتى تغيير مى‌کند که شما تغيير کنيد، باورهاى محدود کننده خود را کنار بگذاريد و باور کنيد که شما تنها کسى هستيد که مسئول زندگى خودتان مى‌باشيد.
مهم‌ترين رابطه‌اى که در زندگى مى‌توانيد داشته باشيد، رابطه با خودتان است.
خودتان را امتحان کنيد. مواظب خودتان باشيد. از مشکلات، غيرممکن‌ها و چيزهاى از دست داده نهراسيد. خودتان و واقعيت‌هاى زندگى خودتان را بسازيد.
دنيا مثل آينه است. انعکاس افکارى که فرد قوياً به آن‌ها اعتقاد دارد را به او باز مى‌گرداند. تفاوت‌ها در روش نگاه کردن به زندگى است.»



:: برچسب‌ها: مهم‌ترين رابطه‌اى , , در زندگى , رابطه با خودتان , , ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در چهار شنبه 6 فروردين 1393

حضرت فاطمه علیها السلام سخت گریه کرد !؟

...حضرت فاطمه علیها السلام بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله 75 روز یا 95 روز بیشتر عمر نکرد ولی....

 

امام باقر علیه السلام از پدران خود نقل می کند :حضرت فاطمه علیها السلام گریه سخت کرد ، حضرت علی علیه السلام فرمود ند:چرا گریه می کنی ؟ حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند:

ابکی لما تلقی بعدی

گریه ام برای غمها و حوادث ناگواری است که بعد از من به تو می رسد

امام او را دلداری دادند و فرمودند :گریه نکن ، سوگند به خدا این حوادث در راه خدا، برایم کوچک است.

لا تبکی فوالله ان ذلک لصغیر عندی فی ذات الله.

منبع : سوگنامه ی آل محمد صلی الله علیه و آله



:: برچسب‌ها: حضرت فاطمه علیها السلام, شهادت, ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در سه شنبه 5 فروردين 1393

بهار بی تو

بهار بی تو برایمان از پاییز غم انگیز تر است

آقا زودتر بیا....



:: برچسب‌ها: امام زمان, بهار, بی تو,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 2 فروردين 1393

من گروگان ظاهرم بودم

 

 

 

 

 

 

 

به یاد شهید حجاب

.........................................................................

بوکر قبل و بعد از مسلمان شدن

افزايش گرايش زنان به اسلام و حجاب در غرب

اگر چه با توجه با تبيلغات منفي و همه جانبه غرب عليه اسلام و فرهنگ اسلامي، بسياري از مردان و زنان غربي در ذهن خود، تصوير ترسناك و خطرناكي در ذهن خود ايجاد كرده‌اند، لكن در كنار تمام تبيلغات منفي غرب، روند گرايش و تمايل مردان به خصوص زنان غربي به اسلام و علي الخصوص به مسئله حجاب غير قابل انكار است[1] به شكلي كه بر اساس آمار مختلف، اسلام نسبت به ديگر اديان در غرب رو به گسترش است و بيش از 150 درصد، افزايش يافته است[2].

پروفسور "مادلين زيلفي" استاد تاریخ خاورمیانه در دانشگاه مریلند درباره افزايش رروند تمايل قشر تحصيلكرده زنان در دانشگاه‌هاي آمريكايي مي‌گويد: سرعت این روند مرا کنجکاو کرده است، من بارها این موضوع را در دانشکده دیده‌ام که اسلام به دختران هویت بخشیده است، اکنون دختران مسلمان با انگیزه قویتری در دین اسلام تحقیق می‌کنند و نسبت به اعتقاداتشان جدیت بیشتری دارند.

زيلفي همچنين مي‌گويد: حجاب کلمه‌ای است که معنای بسیار دارد، حجاب همیشه در داخل و خارج کشورهای اسلامی نماینده خیلی از چیزها از جمله یک بیانیه سیاسی محکم علیه فساد و بی بند و باری و یک عمل مذهبی عمیق شخصی بوده است؛ این موضوع به اصل اسلام برمی‌گردد؛ قرآن حجاب را در قالب لباس لازم شمرده است.[3]

اسلام هراسي و مقابله با حجاب، وسيله غرب براي زنده نگه داشتن ليبرال دموكراسي

یکی از علل برخورد غرب با مسلمانان و ایجاد محدودیت برای آنها در این جوامع، تبلیغ خطر مسلمانان و بزرگنمایی آن است؛ بر کسی پوشیده نیست که پس از حوادث خود ساخته یازده سپتامبر و متهم نمودن مسلمانان، محدودیت حقوق اقلیت‌های اسلامی در کشورهای غربی رو به فزونی گذاشت. بخشی از منشأ اسلام هراسی به این دلیل است که وقتی مارکسیسم فرو می‌پاشد غرب باید برای حفظ یکپارچگی خود دشمن فرضی ترسیم کند، این نظریه هانتینگتون که برتری آمریکا در بحران و چالش معنا پیدا می‌کند، به منزله دکترین استمرار قدرت ایالات متحده آمریکا تلقی می‌شود. بنابر این باید پس از خلا رقیب شرقی آن جایگزینی معرفی شود که در این راستا پس از فروپاشی کمونیسم، اسلام را به عنوان دشمن فرضی جایگزین نمودند.

آنچه زمینه کشته شدن "مروه الشربینی " را در دادگاه درسدن آلمان به وجود آورد، نژادپرستی است که سراسر اروپا و آمریکا را فرا گرفته و در حقیقت علت اصلی اسلام ستیزی در غرب به شمار می‌رود.

گوشه‌اي از سخنان بازيگر و مدل آمريكايي مسلمان شده

"سارا بوکر" هنر پیشه، مدل و مانکن تازه مسلمان آمریکایی در گفتگویی خود را و علت مسلمان شدنش را اینگونه بیان می‌کند: من يك دختر آمريكايي هستم كه در مركز اين كشور به دينا آمده‌ام و در آنجا زندگي كرده‌ام، من نيز به مانند تمام دختران ديگر، بزرگ شده و رشد كرده‌ام و به مانند آنها، علاقه بسياري به ماديات و زرق و برق زندگي در شهرهاي گران داشتم.

در نهایت من به فلوریدا و از آنجا به ساحل جنوبی میامی نقل مکان کردم. یک منطقه پرشور برای آنهائی که در جستجوی "زندگی پر زرق و برق" هستند. طبیعتا، من آنچه که یک دختر معمولی غربی انجام می‌دهد را انجام می‌دادم؛ براساس ارزیابی ارزش خودم بر مبنای میزان جلب توجه دیگران من به ظاهر و جذابیت و گیرائی خودم توجه داشتم. من مرتبا ورزش می کردم و یک مربی شخصی شدم. یک خانه شیک لب دریا خریدم و توانستم یک سبک زندگی "با کلاس" برای خود فراهم کنم.

سالها گذشت تا متوجه شوم که هر چه بیشتر در "جذابیت زنانگی‌ام" پیشرفت می‌کنم درجه رضایت شخصی و خوشبختی‌ام افت می‌کند؛ من برده مد بودم، من گروگان ظاهرم بودم.4

یک روز من با قرآن، کتابی که در غرب بطور منفی کلیشه‌ای معرفی شده است برخورد کردم. در ابتدا سبک و نحوه برخورد قرآن مرا تحت تاثیر قرار داد، و سپس نگاه آن به هستی، زندگی، آفرینش و ارتباط میان خالق و مخلوق مرا به شگفتی آورد. من قرآن را خطابه‌ای مملو از بصیرت و بینش برای قلب و روح، بدون نیاز به هیچ مترجم (مفسر) و کشیشی یافتم.

من یک ردای زیبای بلند و یک پوشش سر که شبیه لباس عرفی زنان مسلمان است خریداری کردم و در خیابان‌ها و محله‌هائی که روزهای پیشین با شلوار کوتاه، بیکینی، و یا با لباس کار "شیک" سبک غربی در آنها راه میرفتم، ظاهرشدم. اگر چه مردم، چهره‌ها، و مغازه‌ها همه همان‌ها بودند، اما یک چیز به طرز چشمگیر و استثنائی متفاوت بود، من همان نبودم و نه آرامشی که من برای اولین بار در زن بودن تجربه کردم.

به شما زنانی که مفاهیم زشت کلیشه‌ای علیه حجاب فروتنانه اسلامی را می‌پذیرید، می‌گویم که: شما نمی‌دانید که چه چیزی را دارید از دست می‌دهید.[5]

منابع و مآخذ: 


1] - http://www.30-days.net/muslims/statistics/islam-growth/

[2] - http://www.ukbbcnews.com/shocking-statistics-islam-the-fastest-growing-religion-in-the-west.html/islam-vs-others-growth-rate

3] - http://uzbek.irib.ir/persian/print/4431.html

[4] - http://www.islamicity.com/forum/printer_friendly_posts.asp?TID=21862

[5] - http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900923000206



:: برچسب‌ها: حجاب, شهید, بوکر,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در یک شنبه 25 اسفند 1392

خدایا

به چشم رحمت خود نگاهم کن و در همه‌ی کارها مرا مدد فرما، که اگر مرا به خود واگذاری، در کار خود فرو مانم و به آنچه مصلحت من در آن است نپردازم، و اگر به آفریدگانت مرا واگذاری، چهره‌ی خویش درهم کشند، و اگر مرا به نزدیکانم حوالت دهی، ناامید سازند، و اگر چیزی بخشند، اندک و بی‌خیر باشد و بسیار بر من منت نهند و مرا سرزنش‌ها کنند.
پس خدایا، به فضل خود مرا توانگر ساز، و به عظمت خود مرا بلند مرتبه گردان، و به توانمندی خود مرا گشاده دستی عنایت کن، و با آنچه نزد توست، بی‌نیازم فرما.
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا از بند حسد رهایی بخش، و از گناهان در پناه آور، و از حرام‌ها بپرهیزان، و مرا بر آنچه نافرمانی توست گستاخ مفرما، و خواهشم را به سوی خود گردان، و مرا به آنچه از تو به من می‌رسد دلخوش ساز، و به آنچه روزی‌ام کرده‌ای و آنچه به من بخشیده‌ای و آن نعمت که ارزانی‌ام داشته‌ای، برکت ده، و مرا در هر حالی، در امان دار، و از نافرمانی نگاه دار، و از چشم بد بپوشان، و از دست دشمنان دور ساز، و در پناه خویش آور و ایمن گردان.

امام سجاد علیه السلام



:: برچسب‌ها: خدایا,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در یک شنبه 25 اسفند 1392

دوست

A friend to everybody is a friend to nobody

دوستِ همه ، دوست هیچ کس نیست .

………………………………………………………………………………………………………………

A friend in need is a friend indeed

دوستی که موقع نیاز حاضر باشد ، دوست واقعی است .

…………………………………………………………………………………………………………………

A friend is not so soon gotten as lost

دوست به آن سرعت که از دست می رود ، به دست نمی آید .



:: برچسب‌ها: دوست, سخن کوتاه,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 24 اسفند 1392

مردی که همسرش را به درشتی بیرون می کند ، به اشک به دنبالش خواهد دوید .

یک زوج انگلیسی در اوایل ۶۰ سالگی، در یک رستوران کوچیک رمانتیک سی و پنجمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفته بودن.

ناگهان یک پری کوچولوِ قشنگ سر میزشون ظاهر شد و گفت:چون شما زوجی اینچنین مثال زدنی هستین و درتمام این مدت به هم وفادارموندین ،
هر کدومتون می تونین یک آرزو بکنین.


خانم گفت: اوووه ! من می خوام به همراه همسر عزیزم، دور دنیا سفر کنم.
پری چوب جادووییش رو تکون داد و …اجی مجی لا ترجی

دو تا بلیط برای خطوط مسافربری جدید و شیک QM2در دستش ظاهر شد.

حالا نوبت آقا بود، چند لحظه با خودش فکر کرد و گفت:

باید یه جوری از شر زن پیرم خلاص بشم باید یه دختر خوشگل گیرم بیاد و بعد با کمال پر رویی گفت : خب، این خیلی رمانتیکه ولی چنین موقعیتی فقط یک بار در زندگی آدم اتفاق می افته ، بنابر این، خیلی متاسفم عزیزم ولی آرزوی من اینه که همسری ۳۰ سال جوانتر از خودم داشته باشم.
خانم و پری واقعا نا امید شده بودن ولی آرزو، آرزوه دیگه

پری چوب جادوییش و چرخوند و…

اجی مجی لا ترجی

و آقا ۹۲ ساله شد!

خانمش تا چشمش به صورت پر از چروک و دستان لرزان همسر پیرش افتاد از جاش بلافاصله بلند شد و گفت تو دیگه همسر من نیستی پیرمرد !!

مرد با چشمانی گریان بدنبال همسرش با پشتی خمیده می دوید و می گفت : من عاشقتم !!! حتما پیرمرد این جمله حکیم ارد بزرگ رو نشنیده بود که : مردی که همسرش را به درشتی بیرون می کند ، به اشک به دنبالش خواهد دوید .



:: برچسب‌ها: داستان, رمانتیک, عاشق, اشک,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در پنج شنبه 22 اسفند 1392

و انسان تنها نشسته بود

و انسان تنها نشسته بود، غرق در اندوهي فراوان. همه حيوانات دور او جمع شدند و گفتند: "ما دوست نداريم تو را اينگونه غمگين ببينيم.

هر آرزويي داري بگو تا ما برآورده کنيم."

انسان گفت: "مي‌خواهم قدرت بينايي قوي داشته باشم."

كركس جواب داد: "بينايي من مال تو." انسان گفت: "مي‌خواهم نيرومند باشم."

پلنگ گفت: "مانند من قدرتمند خواهي شد." انسان گفت: "مي‌خواهم اسرار زمين را بدانم."

مار گفت: "نشانت خواهم داد." و سپس تمام حيوانات هرچه داشتند به او دادند. وقتي انسان همه ي اين هدايا را گرفت

و رفت، جغد به بقيه حيوانات گفت: "انسان ديگر خيلي چيزها مي‌داند و قادر است كارهاي زيادي انجام دهد.

من مي‌ترسم!" گوزن گفت: "ولي انسان به هرآنچه ميخواست رسيد، ديگر غمگين نخواهد بود."

اما جغد جواب داد: "نه. حفره‌اي درون انسان ديدم. اشتياق و حرصي عميق كه كسي را ياراي پر كردن آن نيست.

اين همان چيزي است كه او را غمگين مي‌كند و مجبورش مي‌كند بخواهد.

او آنقدر به خواستن ادامه مي‌دهد تا روزي هستي مي‌گويد: من تمام شده‌ام و ديگر چيزي ندارم پيشكشت كنم!!!



:: برچسب‌ها: خواسته نا محدود, آز, طمع,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در چهار شنبه 21 اسفند 1392

آرام زندگي كن!

انعطاف پذیری.

 

هيچ چيز در اين جهان چون آب، نرم و انعطاف پذير نيست.
با اين حال براي حل كردن آنچه سخت است، چيز ديگري ‌ياراي مقابله با آب را ندارد.
نرمي بر سختي غلبه مي كند و لطافت بر خشونت.
همه اين را مي دانند ولي كمتر كسي به آن عمل مي كند.
انسان، نرم و لطيف زاده مي شود و به هنگام مرگ خشك و سخت مي شود.
گياهان هنگامي كه سر از خاك بيرون مي آورند نرم و انعطاف پذيرند
و به هنگام مرگ خشك و شكننده.
پس هر كه سخت و خشك است، مرگش نزديك شده
و هر كه نرم و انعطاف پذير، سرشار از زندگي است.
آرام زندگي كن!
هرگز با طبيعت‌ يا هم جنسان خود ستيزه مكن و گزند را با مهرباني تلافي کن...



:: برچسب‌ها: زندگی, انعطاف, مهربانی, لطافت,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در سه شنبه 20 اسفند 1392

حدیثی ار مادرمان حضرت فاطمه علیها السلام

 قالَتْ علیها السلام : فَاكْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ الْقُرآنِ، وَالدُّعاءِ، فَإنَّها ساعَةٌ یَحْتاجُ الْمَیِّتُ فیها إلى اُنْسِ الاْحْیاءِ.

ضمن وصیّتى به امام علىّ علیه السلام اظهار نمود:

پس از آن كه مرا دفن كردى ، برایم قرآن را بسیار تلاوت نما، و برایم دعا كن ، چون كه میّت در چنان موقعیّتى بیش از هر چیز نیازمند به اُنس با زندگان مى باشد.



:: برچسب‌ها: حضرت فاطمه, قرآن,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در دو شنبه 19 اسفند 1392

چه ها آمد ، چه ها رفت..!؟

دروغ آمد: .... اعتباررفت
شعارآمد: .... عمل رفت
شراب آمد: .... شخصیت رفت
تلویزیون آمد: .... خواب رفت
زنا آمد: .... ازدواج رفت
سود آمد: .... برکت رفت
مد آمد: .... آبرورفت
پرخوری آمد: ... سلامتی رفت
رشوه آمد: .... حق رفت
دیرخوابی آمد: .. نمازصبح رفت...
اسراف آمد: .... قناعت رفت
نژادپرستی آمد: .. برادری رفت
ماهواره آمد: .. حجاب رفت
فارسی وان آمد: .. حیا رفت
گاوصندوق آمد: .. زکات رفت
تالار آمد: .... غیرت رفت
تلفن آمد: ... صله رحم رفت
اندیشه کنیم
چه ها آمد،چه ها رفت..!؟



:: برچسب‌ها: چه ها آمد , چه ها رفت, دروغ, ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در دو شنبه 19 اسفند 1392

سختی ها پر پرواز انسان

یک روز سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد.

شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده درپیله نگاه کرد.

سپس فعالیت پروانه متوقف شد و به نظر رسید تمام تلاش خود را انجام داده و نمی تواند ادامه دهد.

آن شخص تصمیم گرفت به پروانه کمک کند و با قیچی پیله را باز کرد.

پروانه به راحتی از پیله خارج شد؛ اما بدنش ضعیف و بال هایش چروک بود.

آن شخص باز هم به تماشای پروانه ادامه داد.

چون انتظار داشت که بال های پروانه باز، گسترده و محکم شوند و از بدن پروانه محافظت کنند.

هیچ اتفاقی نیفتاد! در واقع پروانه بقیه عمرش به خزیدن مشغول بود و هرگز نتوانست پرواز کند.

چیزی که آن شخص با همه مهربانیش نمی دانست

این بود که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن

راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بال هایش قرار داده بود تا پروانه بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند.

آموزه های داستان

- گاهی اوقات تلاش تنها چیزی است که در زندگی نیاز داریم.

- اگر خدا اجازه می داد که بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم ،فلج می شدیم ، به اندازه کافی قوی نبودیم و هرگز نمی توانستیم پرواز کنیم.



:: برچسب‌ها: خداوند, سختی, پرواز, پروانه,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در یک شنبه 18 اسفند 1392

گول زدن....گل زدن

گول زدن خود ،گل زدن به دروازه ی خودی است

 



:: برچسب‌ها: خود,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در سه شنبه 13 اسفند 1392

خداوند خانواده ي شهدا را انتخاب كرد تا مقامشان را يادآور شود.

شفای مادر

حدود بيست سال پيش در ايام محرم پايم ضربه ي شديدي خورد به طوري كه قدرت حركت نداشتم. پايم را آتل بسته بودند. ناراحت بودم كه نمي توانستم در اين ايام كمك كنم. نذر كرده بودم كه اگر پايم تا روز عاشورا خوب شود، با بقيه ي دوستانم ديگ هاي مسجد را بشورم و كمكشان كنم. شب عاشورا رسيده بود و هنوز پايم همان طور بود. از مسجد كه به خانه رفتم، حال خوشي نداشتم. زيارت را خواندم و كلي دعا كردم. نزديكي هاي صبح بود كه گفتم مقداري بخوابم تا صبح با دوستانم به مسجد بروم.

در خواب ديدم در مسجد (المهدي، بلوار امین قم) جمعيت زيادي نشسته اند و من هم با دو عصا زير بغل بودم. يك دسته ي عزاداري در حال ورود به مسجد بود. جلوي دسته، شهيد«سعيد آل طه» داشت نوحه مي خواند. با خود گفتم: اين كه شهيد شده بود! پس اينجا چه كار مي كند؟

ناگهان ديدم پسرم «محمّد» هم كنارش هست. عصازنان به قسمت زنانه رفته و در حال تماشاي اين ها بودم كه ديدم محمد به سراغم آمده و دستش را دور گردنم انداخت. به او گفتم: مادر، چه قدر بزرگ شده اي؟

-   آره، از وقتي كه به اينجا آمديم، كلّي بزرگ شديم.

بعد رو به من كرد و گفت: مادر! چه شده؟ مشكلي داري؟

-   چيزي نشده پاهايم كمي درد مي كرد، با عصا آمدم.

-   ما چند روز پيش رفتيم كربلا. از ضريح برايت يك شال سبز آوردم.

بعد دست هايش را باز كرد و از سر تا مچ پاهايم كشيد، آتل و باندها را باز كرد و شال سبز را به پايم بست و گفت: از استخوانت نيست؛ كمي به خاطر عضله ات است كه آن هم خوب مي شود.

از خواب بيدار شدم، ديدم باندها همه باز شده و شال سبزي هم به پاهايم بسته شده بود. آهسته بلند شدم و آرام آرام راه رفتم. من كه كف پاهايم را نمي توانستم روي زمين بگذارم، داشتم بدون عصا راه مي رفتم. پايين رفتم و شروع به كار كردم كه پدر محمّد از خواب بيدار شد. وقتي  من را در اين حالت ديد زد زير گريه... .

بعدها اين جريان به گوش آيت الله العظمي گلپايگاني رحمة الله عليه رسيد. ايشان گفتند: او را نزد من بياوريد.

پيش ايشان رفتم و شال را به ايشان دادم. ایشان گفتند: به جدّم قسم، بوي حسين عليه السلام را  مي دهد. سپس به آقازاده ي شان گفتند: آن تربت را بياوريد، مي خواهم با هم مقايسه كنم.

وقتي تربت را كنار شال گذاشتند، گفتند كه اين تربت و شال از يك جا آمده است. فكر نكنيد اين يك تربت معمولي است! اين تربت از زير بدن امام حسين عليه السلام برداشته شده است، مال قتلگاه است، دست به دست علما گشته تا اكنون به دست ما رسيده است. شما نيم سانت از اين شال را به ما بدهيد، من هم به جايش به شما از اين تربت مي دهم.

گفتم: بفرماييد آقا، تمام شال براي خودتان. ايشان گفتند: اگر قرار بود اين شال به من برسد، خداوند شما را انتخاب نمي كرد. خداوند خانواده ي شهدا  را انتخاب كرد تا مقامشان را يادآور شود.

«ستاره ها(2) /ص38/ به نقل از عباس لامعي؛ همرزم شهيد»

«روایت عشق/ سیمین وهاب زاده مرتضوی/ ص24/ راوی همرزم شهید محمد جواد آخوندی»



:: برچسب‌ها: خداوند , خانواده ي شهدا , انتخاب , مقامشان , يادآور, کربلا, عاشورا,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در یک شنبه 11 اسفند 1392

« تو فقط پا بزن »

من در ابتدا خداوند را یک ناظر، مانند یک رئیس یا یک قاضی میدانستم که دنبال شناسائی خطاهائی است که من انجام داده ام و بدین طریق خداوند میداند وقتی که من مردم، شایسته بهشت هستم و یا مستحق جهنم ...!

وقتی قدرت فهم من بیشتر شد، به نظرم رسید که گویا زندگی تقریبا مانند دوچرخه سواری با یک دوچرخه دو نفره است و دریافتم که خدا در صندلی عقب در پا زدن به من کمک میکند...

نمیدانم چه زمانی بود که خدا به من پیشنهاد داد جایمان را عوض کنیم... از آن موقع زندگی ام بسیار فرق کرد ، زندگی ام با نیروی افزوده شده او خیلی بهتر شد، وقتی کنترل زندگی دست من بود من راه را میدانستم و تقریبا برایم خسته کننده بود ولی تکراری و قابل پیش بینی و معمولا فاصله ها را از کوتاهترین مسیر میرفتم...

اما وقتی خدا هدایت زندگی مرا در دست گرفت، او بلد بود...

از میانبرهای هیجان انگیز و از بالای کوهها و از میان صخره ها و با سرعت بسیار زیاد حرکت کند و به من پیوسته میگفت :

« تو فقط پا بزن »

من نگران و مضطرب بودم پرسیدم « مرا به کجا می بری ؟ »

او فقط خندید و جواب نداد و من کم کم به او اطمینان کردم !

وقتی میگفتم : « میترسم »، او به عقب بر میگشت و دستم را میگرفت و میفشرد و من آرام میشدم...

او مرا نزد مردم میبرد و آنها نیاز مرا به صورت هدیه میدادند و این سفر ما، یعنی من و خدا ادامه داشت تا از آن مردم دور شدیم ...

خدا گفت : هدیه را به کسانی دیگر بده و آنها بار اضافی سفر زندگی است و وزنشان خیلی زیاد است، بنابراین من بار دیگر هدیهها را به مردمانی دیگر بخشیدم و فهمیدم « دریافت هدیه ها بخاطر بخشیدن های قبلی من بوده است »

و با این وجود بار ما در سفر سبکتر است ... 

من در ابتدا در کنترل زندگی ام به خدا اعتماد نکردم، فکر میکردم او زندگی ام را متلاشی میکند، اما او اسرار دوچرخه سواری « زندگی » را به من نشان داد. 

خدا میدانست چگونه از راههای باریک مرا رد کند و از جاهای پر از سنگلاخ به جاهای تمیز ببرد و برای عبور از معبرهای ترسناک، پرواز کند...

و من دارم یاد میگیرم که ساکت باشم و در عجیبترین جاها فقط پا بزنم.

من دارم ازدیدن مناظر و برخورد نسیم خنک به صورتم در کنار همراه دائمی خود « خدا » لذت میبرم و من هر وقتی نمیتوانم از موانع بگذرم.

http://aseeereto.blogfa.com/



:: برچسب‌ها: « تو فقط پا بزن »,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در دو شنبه 5 اسفند 1392

بازتابی عالی از فیلم خرابه لر خاطره لر ، اولین ساخته شهریار زرمی از خواجه

حیف که هچ زادیمیز یوخودی آما هر زادی میز واری دی

ایندی هر زادیمیز وار آما هچ زادیمیز یوخدی

افسوس که در گذشته هیچ چیزی نداشتیم ولی همه چیز داشتیم

ولی حالا همه چیز داریم (از نظر رفاه) ولی هیچ چیز نداریم

گرفته از فیلم خرابه لر خاطره لر

خرابه ها خاطره ها

واقعا این سوال به جا می باشد که چرا با وجود این همه پیشرفت و افزایش رفاه آرامش واقعی وجود ندارد

آن گمشده انسان چیست

که با یاد آوری گذشته خود، با وجود آن همه سختی و فقرد ر آن زمان ،حسرت آن زمان را به دل دارد !؟

چرا آن زمانها ، زندگی،  بیشتر به دل می نشست  

 آرامشی که با وجود سختی ها  در زندگی ما جریان داشت به کدامین دلیل کمرنگ گردیده است؟

آن سادگی   و یکرنگی ها کجا رفته اند؟

بیاید بیشتر بیاندیشیم...

------------------------------------------------

بازتابی عالی از فیلم خرابه لر خاطره لر ، اولین ساخته شهریار زرمی از خواجه

نشان از این واقعیت دارد که جوانان ما با کمی اعتماد به نفس می توانند کارهایی ارزشمند انجام دهند که در ذهن مخاطب باقی بماند

فقط کمی اراده و باور لازم است  باور به اینکه

من می توانم

تا موفقیت راهی نیست



:: برچسب‌ها: بازتابی عالی , از فیلم خرابه لر خاطره لر ، اولین ساخته شهریار , زرمی از خواجه, ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 3 اسفند 1392

تو هدر می شوی

 آب را هدر ندهید

روی دیوارها می نویسند:"آب را هدر ندهید." آب که هدر نمی شود تو هدر می شوی

شیر را که باز می کنی و آب می رود و تو حواست نیست تو داری هدر می شوی.

این آب قطره قطره اش دیدن دارد. برو شیر آب را باز کن کم کم یا باریکه آب می آید ازش.

بنشین پایش و تماشا کن. حظ کن.

حظ بصر همین است دیگر. فقط حواست باشد زود ببندش.

زود ببندش که آن پا از حال نروی. کار است دیگر  می روی

وب سایت تخته پاک کن



:: برچسب‌ها: آب,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 3 اسفند 1392

نگرانی از کاهش شیعیان جهان

جمعیت مسلمانان جهان که در سال ۲۰۱۰ م. ۱٫۶ میلیارد نفر بوده، یعنی ۲۳٫۴ درصد جمعیت کلّ جهان. این آمار در سال ۱۹۹۰ م. حدود ۲۰ درصد بوده است.جدید ترین بررسی های انجام شده نشان می‌دهد جمعیت مسلمانان جهان در سال ۲۰۳۰ م. حدّاقل ۲٫۲ میلیارد نفر یعنی ۲۶٫۴ درصد خواهد شد

جمعیت مسلمانان جهان که در سال ۲۰۱۰ م. ۱٫۶ میلیارد نفر بوده، یعنی ۲۳٫۴ درصد جمعیت کلّ جهان. این آمار در سال ۱۹۹۰ م. حدود ۲۰ درصد بوده است.
جدید ترین بررسی های انجام شده نشان می‌دهد جمعیت مسلمانان جهان در سال ۲۰۳۰ م. حدّاقل ۲٫۲ میلیارد نفر یعنی ۲۶٫۴ درصد خواهد شد.
این بررسی‌ها همچنین نشان می‌دهد در سال ۲۰۳۰ م. جمعیّت کشور «پاکستان» از جمعیت کشور «اندونزی» که در حال حاضر با ۲۵۶ میلیون نفر، پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان جهان به شمار می‌رود، بیشتر خواهد بود
در گزارش منتشر شده که نتیجه این بررسی‌ها بوده، در سال ۲۰۳۰ م. جمعیّت مسلمانان در «ایالات متّحده آمریکا» ۶٫۲ میلیون نفر خواهد بود و این به معنی آن است که در آن سال، جمعیت مسلمانان حتّی از یهودیان آمریکا نیز بیشتر خواهد شد.
این گزارش که «آینده جمعیت مسلمانان جهان» نام دارد، در ادامه می‌افزاید: جمعیّت «افغانستان» تا سال ۲۰۳۰ م. به شدّت افزایش خواهد یافت و در آن زمان به ۵۰ میلیون نفر خواهد رسید. جمعیّت موجود در سرزمین‌های اشغالی که در حال حاضر ۱٫۳ میلیون نفر است نیز در سال ۲۰۳۰ م. به ۲٫۱ میلیون نفر افزایش خواهد یافت
بر اساس نتایج این بررسی‌ها، کشور «نیجریه» که سال‌هاست از درگیری میان مسلمانان و مسیحیان رنج می‌برد، در سال ۲۰۳۰ م. شاهد بیشتر بودن جمعیّت مسلمانان باشد. جمعیّت مسلمانان در «فرانسه» نیز از ۴٫۷ به ۶٫۹ میلیون نفر و در «انگلیس» از ۲٫۹ به ۵٫۲ میلیون نفر افزایش خواهد یافت
امّا در «آلمان» که در حال حاضر ۴٫۱ میلیون مسلمان وجود دارد، در سال ۲۰۳۰ م. به ۵٫۵ میلیون نفر خواهد رسید. در مجموع قارّه اروپا طیّ ۲۰ سال آینده، شاهد رشد ۸ درصدی جمعیّت مسلمانان خواهد بود
گزارش «آینده جمعیت مسلمانان جهان» در ادامه می‌نویسد

پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۳۰ م. مسلمانان سنّی مذهب حدود ۸۷ درصد جمعیت مسلمانان جهان را تشکیل دهند و مابقی شیعه باشند. علّت کاهش جمعیت شیعیان تا آن سال: کاهش رشد جمعیتی و زاد و ولد در «ایران»، به عنوان بزرگ‌ترین کشور شیعی جهان، خواهد بود

منبع :سایت شمیم ظهور



:: برچسب‌ها: جمعیت , مسلمانان, جهان , ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در پنج شنبه 1 اسفند 1392

سئوینجیدیم سورادان دونموشم آها قاداسی

سئوینجیدیم سورادان دونموشم آها قاداسی

باشیندان آت منه بئل باغلاما داها قاداسی

 

ایشیقلی دویغولاریم گون به گون کدرلندی

بوروندو طالحیمین آیناسی آها قاداسی

 

منی اونوت ساری تئللیم ، آما منیم قاپیمی

یادیندا ساخلا آماندیر اونوتماها!! قاداسی

 

واریم یوخوم بو غزلدیر اودا سنین ،گوروسن؟

دیلنچی هاردا وئرر وار یوخون شاها؟قاداسی

 

بو دونیا بیزلری بیر قول کیمی اوجوز توتموش

دئمه بازاردا ساتاندا ساتار باها قاداسی

 

اوزون ووروب قولاق آردینلیقا ائشیتمه یه جک

یالان یئره منی تاپشیرما آللاها قاداسی...

شاعر: مهران عباسیان



:: برچسب‌ها: شعر, ترکی, سئوینجیدیم , سورادان , دونموشم , آها قاداسی, ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در پنج شنبه 1 اسفند 1392

ایمان

استاد بهجت(رضی عنه):

هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست

زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد

ای کاش

من هم مثل او

به خدایم ایمان داشتم

No child is not worried about the next meal served
Because he is believe in   the kindness of his mother  
 I also wish believe in my God- like he

 



:: برچسب‌ها: ایمان, خدا, استاد بهجت,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در دو شنبه 28 بهمن 1392

تو تنها خدا را دوست داشته باش

می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود،

 مردی به او گفت:

تو را دوست دارم.

یوسف گفت: ای جوان‏مرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟

از این دوستی مرا به بلا افکنی

و خود نیز بلا بینی!

پدرم یعقوب، مرا دوست داشت

و بر سر این دوستی،

او بینایی‏اش را از دست داد.

و من به چاه افتادم.

زلیخا ادعای دوستی من کرد

 و به سرزنش مصریان دچار شد

و من مدت‏ها زندانی شدم.

اینک! تو تنها خدا را دوست داشته باش،

تا نه بلا بینی

 و نه دردسر بیافرینی .

.



:: برچسب‌ها: تو تنها , خدا را , دوست , داشته باش, ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در یک شنبه 27 بهمن 1392

سبد سبد عشق

چه می شد اشک هایم ،اشکهای انتظار؛ با لبخندت ،لبخند آمدنت ؛ یکی می شد

مطمئن ام به تو ؛ به عشقی که به تو دارم

اشتیاقی را که هدیه ام  کردی

در قلب ام سبد سبد عشق می شود

خون می شود و می دود در کالبد بی روح جانم

زندگی با تو و یادت ،از بهشت هم شیرین تر است

حضور ت را احساس می کنم و لحظه ها را می شمارم تا ...   .

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی
هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ
دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ
أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ
فِیهَا طَوِیلا"



:: برچسب‌ها: امام, زمان, ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 26 بهمن 1392

توکل

به این فکر نکنید که چه روزایی رو از دست دادید،

به این فکر کنید که چه روزایی رو نباید از دست بدید !

به عقب بنگرید و خدا را شکر کنید و

به جلو بنگرید و به خدا اعتماد کنید

 

Do notthinkthat  whatThe days did you miss ,
 you think that  what  the days
Should not  you lose .
Look back and thank of God and
Look forward and trust to God

 



:: برچسب‌ها: توکل به خدا,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در پنج شنبه 24 بهمن 1392

کافرون

بسم الله الرحمن الرحیم 

قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ

بگو: اى كافران!

Say[ O, Messenger! ]:" O, you ringleaders Of disbelief!
    *************************** *

لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ

آنچه را شما مى پرستيد من نمى پرستم!

" I do not worship what you worship,
    ***************************** *

وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ

و نه شما آنچه را من مى پرستم مى پرستيد،

" And you do not worship Allah the One Whom I worship;
    ******************************** *

وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ

و نه من هرگز آنچه را شما پرستش كرده ايد مى پرستم،

" And I will not definitely be The worshipper of what you worship;
    *************************************

وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ

و نه شما آنچه را كه من مى پرستم پرستش مى كنيد

" Nor you will be the worshippers of Allah, the One, Whom I worship;

**********************************

 

لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ

(حال كه چنين است) آيين شما براى خودتان، و آيين من براى خودم!

" So to you be your rite and to me my Religion."

************************************



:: برچسب‌ها: قران,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در یک شنبه 20 بهمن 1392

مطالب پیشین
:: تجربه
:: کسی رو که دوست داری
:: چرا صبر خوب؟
:: باز تعریف بی حجابی
:: شفا
:: اگر می خواهید خوشبخت باشید
:: اتفاق
:: اندازه فهم کودک
:: حال
:: ارزش دروغ
:: فرزند سالاری
:: سوالات رایج در زمینه ی ترشحات و عفونت واژن در خانم ها
:: از مرگ می ترسند
:: محبت کامل آری...اعتماد مطلق نه
:: فقط زندگی کن و لذت ببر
:: چرا نباید برای دیدن بقیة‌الله(عج) اصرار کرد
:: اعتقاد من و نه هراس من، کار خودش را کرده است
:: اگر بگویید که خراب خواهد کرد، به احتمال زیاد خراب می کند.
:: یا فارسَ الحجاز أدرکنی، یا اباصالح المهدی أدرکنی،یا اباالقاسم أدرکنی و لا تَدَعْنی،فَانّی عاجزٌ ذلیل
:: از خودتان مراقبت کنید .
:: طبیعت غذاها و عملکرد جنسی انسان
:: خوشبختی ات را به فردا موکول نکن
:: پر انرژی باشید
:: منصفانه ترین پاداش
:: معجزه اتفاق می افتد...
:: onhdh..
:: بعد از چندسال ،مهم‌ترین مشکل زوج‌ها؛ عدم کشش جنسی است
:: عوامل موثر افزایش طلاق
:: علتهای بنیادی ازدواج کدامند؟ و علت سرخوردگی از ازدواج کدام است؟
:: فقط بخواه...
:: سن عشق...
:: ای دیوانه لیلایت منم
:: خدا کجاست؟...
:: ما صاحب خانه خوبی داریم
:: چرا از نظر آقایان، خانم ها بدون آرایش زیباترند؟!
:: در جستجوی خدا
:: پاکدامنی
:: بازی
:: خودت رو از من نگیر
:: آمار تکان دهنده
:: من دخیل دل خود را به تو طوری بستم
:: شنونده فعال
:: صبر کن؛
:: بچه
:: غم
:: چه همسر شما یک قهرمان پینگ پنگ باشد و چه یک دستفروش ساده ، او به شما نیاز دارد
:: کی حقوق کودکانمان زیر پا گذاشته می شود؟!
:: خداوند زیبا است ، و زیبائى را دوست دارد! و همچنین دوست دارد آثار نعمت را بر بنده خود ببیند.
:: زندگی


Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by adytum